جوونی رو آوردند خدمت حضرت علی
گفتند یا علی کافر شده
میگه علی خودش خداست
آوردیمش حد بزنی
حضرت بردش یه کناری و شروع کرد به نصیحت کردند
آخه جوون این حرفا چیه که می گی
کی گفته من خدام
....
جوون گفت یا علی این حرفها رو برا مردم عوام بگو
من که فهمیدم تو خودت خدائی
پچ پچ ها شروع شد
چرا حد نمی زنه
چی میگن به هم
......
جوون زیر بار نمی رفت
حضرت دستور داد یه گودال آتش آماده کردند
جوون رو انداختند توش
خاکستر شد
پچ پچ ها دوباره شروع شد
آخه چرا سوزوندش
چرا علی با یه محبش این کار و کرد
بیچاره مادرش
......
حرفها که به گوش علی رسید اومد کنار خاکستر جوون
اشاره ای کرد
جوون زنده شد
ایستاد
حضرت فرمودند :
برو
برو ولی توبه کن
جوون گفت :
توبه ؟
توبه از چی ؟
تا وقتی نکشته بوذی و زنده نکرده بودی که خدا بودی
حالا که کشتی و زنده کردی که حتما خدائی
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
شاید هم بیشتر
از تالیفات علامه امینی کتابی هست به نام
نوادر الاثر فی علم العمر
اونجا می گه عمر 12 سال طول کشید تا سوره بقره رو حفظ کرد
البته اهل تسنن این رو از کرامات می دونن
ما به غلامات علی و عمر
هیچ نگوئیم ز خیر و ز شر
حشر محبان علی باعلی
حشر غلامان عمر با عمر
خداوند یک علی داشت الحمدلله آنهم امام ما شد
خودمون رو عشق است با این امامی که داریم